متي نصرالله؟! كجاييد اي شهيدان خدايي – سيد عطاءالله مهاجراني
شهادت سيد حسن نصرالله به روايت آيتالله خامنهاي «نصرالله بزرگ» و به روايت آيتالله سيستاني «رهبر نمونه»، اتفاق مهم و حساسي همراه با واكنشها و كنشهاي مهم ملي در لبنان و منطقهاي در محور مقاومت و ملتهاي اسلامي خواهد بود. از جهات مختلف ميتوان پديده شهادت سيد حسن نصرالله را بررسي كرد:
يكم: نصرالله به تمام معنا در زندگي انسان موفقي بود و هست، چون در فرهنگ قرآني و اسلامي شهيد به مقام «عنديت» ميرسد. نزد خداست و با خداست. قرآن اين تصريح را هم دارد كه «عند ربّهم يرزقون» نزد پروردگار خويش روزي ميخورند. اين روزي در حقيقت گوهر هميشگي و پايدار زندگي است. روزي اين جهان مُلك كوتاه و محدود و تمام شدني است. اما روزي شهادت هميشگي و فراگير و ملكوتي است. اين روزي با شادماني حقيقي همراه است. روزي اين جهاني در ظرف رنج و ناكاميها و حسرتهاست. «فرحين بما آتيهمالله» بيان همين شادي معنوي و ملكوتي است. سيد حسن نصرالله به چنين مقامي دست يافت. وقتي به صف مبارزان و مجاهدان نهضت مقاومت لبنان پيوست، هجده ساله بود.
وقتي ارتش اسراييل به بهانه حمله به سفير اسراييل شلومو آرگف در لندن در ۱۳ خرداد ماه ۱۳۶۱ (سوم ماه ژوئن ۱۹۸۲) كه حادثه مشكوكي بود؛ بيروت را اشغال كرد، سيد حسن نصرالله مجاهدي در صف مقاومت لبنان بود و هنوز حزبالله شكل نگرفته بود که در شكلگيري حزبالله نقش داشت.در همان سال اشغال لبنان ايده و انديشه تاسيس حزبالله شكل گرفته بود. سيد حسن نصرالله و جمعي ديگر از مجاهدان نهضت مقاومت لبنان عضو حركت امل بودند. حزبالله با حركت جهادي خود موفق به خروج امريكا و ارتش اسراييل از لبنان شد.
پس از شهادت سيد عباس موسوي در سال ۱۹۹۲ يعني درست يك دهه بعد از اشغال لبنان و تشكيل حزبالله سيد حسن نصرالله به عنوان جانشين سيد عباس موسوي و رهبر حزبالله انتخاب شد. سيد عباس موسوي در چهل سالگي و در جواني شهيد شد. سيد حسن نصرالله در سي و دوسالگي رهبر حزبالله شد و دقيقا در سي و دو سالي كه رهبر حزبالله بود در امور و شوون مختلف حزبالله را تبديل به يك نهضت مقاومت ملي در لبنان، سازمان رزمي ممتاز و سازمان سياسي تاثيرگذار و حاضر در اركان حكومت مانند مجلس و دولت كرد. كارنامه شكست اسراييل در يورش تابستان ۲۰۰۶ همان جنگ تموز يكي از سرفصلهاي درخشنده رهبري سيد حسن نصرالله است. همان ارتش اسراييل كه ظرف چند ساعت تا بيروت آمده بود در نبردي ۳۳ روزه در مانده و شكست خورده اراضي جنوبي لبنان را ترك كرد.
كارنامه جهادي و رهبري سيد حسن نصرالله با شهادت او بسته نشده است.
به روايت قرآن مجيد: «ويبْقي وجْهُ ربِّك ذُوالْجلالِ والْإِكْرامِ ﴿الرحمن: ٢٧﴾ و ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقي خواهد ماند.»
شهيد به وجهالله خويش را پيوند ميدهد. او نيز بر ساحل درياي جلال و اكرام الهي مينشيند. براي هميشه شاهد گوهر ماندگاري است. اين سخن كه درباره شهيد قاسم سليماني گفته شده است كه «شهيد قاسم سليماني بسيار خطرناكتر از سردار قاسم سليماني براي امريكا و اسراييل است» درباره سيد حسن نصرالله نيز صادق است. البته نميتوان از ويژگيهاي شخصي و شخصيتي سيد حسن نصرالله سخن نگفت. خردمندي و هوشمندي و موقعيتشناسي و سخنداني و سخنوري شايسته كه ميتوانست همزمان گوش دل و جهان ذهن مخاطب خود را در اختيار بگيرد. با صميميتي شگفتانگيز سخن بگويد. مستمع در فضايي قرار ميگرفت كه گويي برادرش يا پدرش دارد با او سخن ميگويد. به دليل شرايط ويژه حفاظتي او در حقيقت در ظرف شهادت زندگي ميكرد. همانگونه كه نمازگزار بايد در ظرف طهارت نماز خود را ادا كند. زندگي سيد حسن نصرالله ظرف شهادت بود. او خود به شهادت خويش اشاره كرده بود.